با نهایت تأسف و تأثر، بهعنوان یک داروساز، درگذشت استاد برجسته فارماکوگنوزی، دکتر نصرالله قاسمی دهکردی، عضو هیئت علمی دانشکده داروسازی اصفهان را به جامعه داروسازی تسلیت میگویم. ایشان سرپرستی تنظیم کتاب ارزشمند فارماکوپه گیاهی ایران را بر عهده داشتند. زمینه اصلی فعالیت ایشان مفردات دارویی بود و سالهای زیادی از عمر پربار خود را به تدریس و تحقیق در حوزه گیاهان دارویی اختصاص دادند. یاد و خاطره ایشان برای همیشه گرامی خواهد بود.
همچنین لازم میدانم یادآوری کنم که چهارم مرداد ماه، سالروز وفات حاج حسین آقا ملک، بنیانگذار موزه و کتابخانه ملک و بزرگترین واقف ایران است. ایشان فرزند حاج محمدکاظم ملکالتجار بودند؛ لقبی که توسط ناصرالدینشاه به پدرشان اعطا شده بود. معرفی ایشان برای من اهمیت دارد، چراکه دو نسخه از شش نسخه کتاب شاپور ابن سهل متعلق به مجموعه گرانبهای ایشان است. یاد و خاطره این بزرگمرد نیز گرامی باد.
در مرداد ۱۴۰۲، من، دکتر میرمحمدی، داروساز، تصمیم دارم بخشی از شاهکار شاپور ابن سهل یعنی کتاب قرابادین کبیر را بررسی کنم. این بخش مربوط به چهار فصل اول این اثر است. پیشتر در قسمت قبلی، به زندگینامه شاپور پرداختیم و گفتیم که شاپور ابن سهل، داروساز نسطوری اهل خوزستان، در قرن نهم میلادی میزیست. او یکی از مشاوران پزشکی خلیفه عباسی، متوکل، در بغداد بود.
شاپور نویسندهای پرکار نبود و برخلاف بسیاری از همعصرانش، آثار متعددی از خود به جا نگذاشت. او تمرکز خود را بر یک اثر منحصر به فرد، یعنی کتاب قرابادین کبیر، معطوف کرد. عنوان “شاهکار” را من خودم به این کتاب دادهام و معتقدم کاملاً برازنده آن است؛ در ادامه، شما نیز به اهمیت این کتاب پی خواهید برد.
مطالعات من درباره این اثر ارزشمند به مقالهای از اولیور کال، دانشمند معاصر از دانشگاه ماربورگ آلمان، بازمیگردد. دکتر کال که تخصص خود را در مطالعات خاورمیانه در سال ۱۹۹۳ از دانشگاه منچستر دریافت کرده است، در مرکز مطالعات خاور نزدیک و میانه دانشگاه ماربورگ فعالیت میکند. او بهشدت به شاپور ابن سهل و آثارش علاقهمند است. احتمالاً یکی از دلایل علاقه او وجود نسخههای خطی کتاب قرابادین در کتابخانههای برلین و مونیخ است. تاکنون تماسی با ایشان نداشتهام، اما در آینده قصد دارم برای تکمیل اطلاعات خود با ایشان در ارتباط باشم.
در ادامه، قصد دارم در قالب پادکست دارو، تاریخ داروسازی و بررسی کتاب شاپور ابن سهل را به طور کامل ارائه کنم. تاریخ داروسازی برای من شخصاً موضوعی بسیار جذاب است و احتمالاً برای شما نیز که شنونده این پادکست هستید، جذاب خواهد بود. اگرچه رشته ما یعنی داروسازی، بهمانند پزشکی، در اجتماع جایگاه و مقام اول را ندارد، اما در قرون وسطی، همین رشته و همین جغرافیا، به واسطه تلاش دانشمندانی از جهان اسلام، در سطح بهترینهای جهان قرار داشت.
نقطه آغاز این پیشرفتها از اهواز، زادگاه شاپور ابن سهل، و دانشگاه جندیشاپور بوده است. بهطور خاص، میتوان گفت که داروسازی بهعنوان یک رشته علمی، توسط دانشمندان نسطوری اهواز و جندیشاپور مستند و پایهگذاری شد. در ادامه، احتمالاً دیگر دانشمندان نیز راه و مکتب شاپور را پیش گرفتند.
یکی از مقالات مرتبط با این کتاب که در سال ۲۰۱۲ منتشر شده است، اشاره به نسخه تهران دارد. طبق این مقاله، تصویر کتاب توسط یک استاد عربشناسی اسلامی در فرانکفورت، به نام فؤاد سزگین، به دکتر اولیور کال ارائه شده است. مقدمه و آغاز کتاب قرابادین کبیر بر اساس نسخهای از کتابخانه ملک با شماره ۴۲۳۴ نگارش شده است.
کتاب قرابادین که به زبان سریانی به نام گراپادین شناخته میشود، حتی ۳۰۰ سال پس از نگارش آن، همچنان بهعنوان منبعی معتبر در حوزه داروسازی مورد استفاده بیمارستانها بوده است. شاپور ابن سهل از جمله پزشکانی بود که علاقه و تمرکز ویژهای بر دارو و داروسازی، بهویژه ترکیب داروها، داشت. آنچه کار شاپور را متمایز میکرد، تمایز بین رشته پزشکی و علم داروسازی بود، رشتهای که بر ساخت داروها و بررسی دقیق اثرات آنها متمرکز است.
نام “سابور” یا “شاهپور”، که معرب نام فارسی شاهپور است، بهخوبی ریشههای فرهنگی و زبانی او را نشان میدهد. در متون خارجی، بهویژه در مقالاتی مانند نوشتههای اولیور کال، اغلب از داروسازی شاپور بهعنوان بخشی از “فارماکولوژی عربی” یاد میشود. اما به نظر من، بهتر است این علم را “داروسازی ایرانی-سوری” بنامیم، چراکه شاپور در بستری از دانش منطقهای، این علم را گسترش داد.
کتاب قرابادین از بسیاری جهات اثری پیشرو بود؛ این کتاب اولین فهرست کاملاً سیستماتیک و علمی در حوزه داروسازی به شمار میرود. اثری که نه تنها دانش داروسازی را توسعه داد، بلکه قالب و ساختاری برای دایرةالمعارفهای پزشکی بعدی ایجاد کرد. باید گفت که داروسازی بهعنوان یک رشته علمی نوپا، بهطور رسمی با تلاشهای شاپور در دانشگاه جندیشاپور خوزستان شکل گرفت و جان گرفت.
آرایش رسمی این کتاب مشابه آثار جالینوس بوده است. شاپور و امثال ابن ماسویه از داروسازانی بودند که وامدار جالینوس بودند. اما محتوای علمی کتاب قرابادین کبیر به اذعان اولیور کال، از نظر گستردگی و پیچیدگی بسیار فراتر از اصول اولیه داروسازی یونانی است. این کتاب اثری بود که شاپور را از سایر همعصرانش متمایز میکرد.
نسخه خطی برلین از این کتاب چهار فصل اول و ابتدای فصل پنجم را در بر ندارد. اولیور کال معتقد است که مقدمه موجود در نسخه تهران، متعلق به شاپور است، اما بخشهای دیگر متن کمی دچار نقصان و اشکال است. او در نسخه ۱۹۹۴ مقاله خود، از مقدمه نسخه تهران استفاده نکرده بود، اما در مطالعات اخیر خود اذعان کرده است که تکمیل مقالهاش، درواقع، به نوعی تکمیل نسخه خطی برلین بوده است.
ویژگیهای فیزیکی نسخه تهران از کتاب قرابادین کبیر نیز جالب توجه است. این نسخه شامل ۱۴۱ برگ است که هر صفحه آن ۱۲ خط دارد. دستورالعملها و سرفصلهای کتاب با رنگ جوهر قرمز یا قهوهای نوشته شدهاند که به مرور زمان در حال محو شدن هستند. این کتاب استانداردی برای ترکیب داروها ارائه داده است و محل اصلی استفاده آن در بیمارستانها بوده است.
جایگاه شاپور بهعنوان مسئول یا ارشد بیمارستان جندیشاپور مشخص نیست. با این حال، به احتمال زیاد او در زمان اقامت در جندیشاپور، این کتاب را به زبان سریانی نوشته و بعدها کتاب به عربی ترجمه شده است. اولیور کال گمان میکند که نسخه اصلی کتاب به عربی نوشته شده باشد، اما برخی دانشمندان معتقدند که زبان اصلی آن سریانی بوده است. نسخههای خطی موجود در کتابخانه ملک و کتابخانه ثنای تهران، هر دو اشاره دارند که کتاب از سریانی به عربی ترجمه شده است. به همین دلیل، احتمال اصلی این است که زبان اولیه کتاب، سریانی بوده باشد.
آغاز کتاب قرابادین کبیر در فصل اول، به موضوع بسیار مهمی میپردازد: درجات گرمی و سردی، خنکی و مرطوبکنندگی داروها هنگامی که بهصورت مرکب به کار میروند. به نظر من، فصل اول کتاب بر دو موضوع اساسی تأکید دارد.
اولین موضوع، میزان درجات اثر یک دارو بهعنوان داروی مرکب در گرمی یا سردی است. بهعنوان مثال، تمام صمغها بهطور کلی طبیعت گرمی دارند، اما میزان گرمی آنها متفاوت است. این تفاوتها در دستهبندی دقیق علمی مورد توجه قرار گرفته است.
موضوع دوم، تعیین زمان تأثیر داروها بر اساس درجات گرمی یا سردی است. در این کتاب، برای هر درجه سه منزل یا مرحله زمانی تعریف شده است: داروهای سریعالاثر که اثر آنها بلافاصله نمایان میشود، داروهایی که پس از دو یا سه ساعت عمل میکنند، و داروهایی که اثر آنها با تأخیر و معمولاً پس از یک شبانهروز مشخص میشود.
در این فصل، شاپور اشاره میکند که قوای داروهای گیاهی، معدنی یا با منشأ حیوانی پیشتر مشخص شده است. اما تمرکز اصلی او بر این نکته است که چگونه این داروهای مفرده با یکدیگر ترکیب شوند، و چگونه درجات و منازل زمانی آنها تعیین شوند. این دقیقاً همان نکتهای است که کتاب قرابادین کبیر را به اثری منحصربهفرد در علم داروسازی تبدیل کرده است.
در پایان فصل اول، شاپور به تعریف بیماری پرداخته و آن را خارج شدن از روال طبیعی بدن توصیف کرده است. این تعریف ساده اما عمیق، مبنای تمام مباحث کتاب در رابطه با ترکیب و استفاده از داروهاست.
فصل دوم: اهمیت نیاز به داروهای مرکب
اگر امکان درمان بیماریها یا مشکلات بدنی تنها با داروهای مفرده وجود داشت، دیگر نیازی به استفاده از داروهای مرکب نبود. اما برای دستیابی به مقادیر دقیق و مشخصی از اثر فارماکولوژیک (مانند گرمی یا سردی)، نمیتوان از یک داروی مفرده بهتنهایی استفاده کرد، زیرا چنین دقت و تعادلی در اثرگذاری آنها وجود ندارد. دارویی که برای درمان یک بیمار به کار میرود باید با شرایط و نیازهای آن بیماری بهطور کامل متناسب باشد.
بهعنوان مثال، اگر بدن فردی به دلیل اختلالی دچار سردی شده باشد و این اختلال تعادل طبیعی بدن را بهاندازه چهار مقیاس تغییر داده باشد، واضح است که داروی انتخابی باید بهاندازهای گرما تولید کند که نهتنها این اختلال را جبران کند، بلکه تعادل طبیعی بدن را نیز بازگرداند. اما در بسیاری از موارد، هیچ داروی مفردهای وجود ندارد که بتواند چنین مقدار گرمایی تولید کند. در چنین شرایطی، داروساز باید دو داروی مفرده را انتخاب کند؛ یکی که از نظر گرما پنج مقیاس از تعادل فراتر رود و دیگری که این اثر را تنظیم کند. با ترکیب این دو دارو، داروی مرکبی بهدست میآید که اثری متناسب و دقیق، برابر با چهار مقیاس گرما، ایجاد میکند.
همچنین بسیاری از داروهای مفرده وجود دارند که بهتنهایی قابل استفاده نیستند و نیازمند ترکیب با مواد دیگر هستند. بهعنوان مثال، در مواردی که درمان یک عضو یا اندام نیازمند استفاده از پماد یا داروی موضعی است، باید از تئوری اکسپیانت در داروسازی بهره گرفت. داروسازان از دیرباز از موادی مانند روغن زیتون برای ترکیب داروها استفاده میکردند. آنها روغن را میپختند، مواد معدنی را در آن ذوب میکردند و با افزودن گیاهان خشکشده و صافشده، ترکیبات مؤثری میساختند.
گاهی اوقات، حتی بیماریهایی که به نظر میرسد میتوان آنها را تنها با یک دارو درمان کرد، نیازمند اضافه کردن مواد دیگری هستند. این مواد ممکن است به دلایل مختلفی به دارو اضافه شوند؛ گاهی برای کاهش قدرت دارو، گاهی برای بهبود طعم آن. این مفهوم در آثار بقراط نیز ذکر شده است. او در کتاب خود درباره رژیم در بیماریهای حاد، تأکید میکند که برخی داروها، مانند ملینها، برای بهبود طعم و جلوگیری از حالت تهوع نیاز به ترکیب با مواد دیگری دارند.
برای مثال، بقراط پیشنهاد میکند که برای شل کردن شکم میتوان از هلیله سیاه استفاده کرد، اما آن را با گیاهانی مانند زیره، بادیان، دانه کرفس کوهی یا حتی شیره درختچه آسافوتیدا مخلوط کرد تا اثر آن بهبود یابد و طعم نامطبوع آن اصلاح شود. این نکته اهمیت طعمدهندهها را در داروسازی نشان میدهد. بسیاری از داروهای مایع مزه ناخوشایندی دارند که میتواند باعث تهوع و استفراغ در بیمار شود. به همین دلیل، اصلاح طعم دارو یکی از اصول مهم در ترکیب داروها است.
از دیگر جنبههای ضروری در ترکیب داروها، ایجاد تعادل میان قوای متضاد است. برخی بیماریها نیازمند داروهایی هستند که همزمان هم مانع جذب مواد پاتولوژیک شوند و هم بهعنوان حلال عمل کنند. چنین داروهایی باید خواص متضاد را در خود ترکیب کنند. این توانایی ترکیب قوای متضاد، یکی از بزرگترین و ارزشمندترین مزایای داروهای مرکب است.
اما پیش از ادامه بحث درباره این موضوعات، لازم است اصولی را که مبنای ترکیب داروها قرار میگیرند با شما صحبت کنم.
فصل سوم:
فصل سوم کوتاه است و در مورد افزودن داروی مفرده به داروی مرکب است.
فصل سوم کتاب قرابادین کبیر، اگرچه کوتاه است، اما موضوع مهم و قابلتوجهی را مورد بحث قرار میدهد: افزودن داروی مفرده به داروی مرکب. در این فصل، شاپور ابن سهل دلایل و موارد استفاده از این ترکیب را در چهار دسته کلی توضیح میدهد:
- به دلیل بیماریای که دارو برای درمان آن تهیه میشود: در برخی موارد، داروی مفرده خاصی به یک ترکیب دارویی اضافه میشود تا مستقیماً با بیماری مورد نظر مقابله کند. بهعنوان مثال، گوشت افعی به داروی مرکب تریاک افزوده میشود تا در درمان بیماریهای خاص مؤثرتر عمل کند.
- با توجه به سایر مواد تشکیلدهنده دارو: گاهی هدف از افزودن داروی مفرده، تقویت یا بهبود اثر سایر مواد موجود در ترکیب است. بهعنوان مثال، اضافه کردن ریشه زنبق آبی، سوسن صغیر (که احتمالاً سمی است) و غاریقون به ترکیب تریاک، بهمنظور افزایش کارایی این داروی مرکب صورت میگیرد.
- تجویز داروی مفرده پس از مصرف داروی مرکب: در برخی موارد، پس از مصرف یک داروی مرکب، از یک داروی مفرده استفاده میشود تا اثر داروی قبلی را تقویت یا جذب آن را سریعتر کند. برای نمونه، خوراندن شراب به بیمار پس از مصرف یک داروی مرکب، به جهت افزایش جذب و تقویت اثر داروی قبلی، نمونهای از تئوری سینرژی در داروسازی است.
- تبدیل دارو به آهستهرهش: در برخی شرایط، داروی مفرده برای محافظت از قدرت دارو در برابر انحلال سریع به ترکیب اضافه میشود. این فرایند به نوعی فرمولسازی آهستهرهش اشاره دارد که امروزه نیز در داروسازی کاربرد فراوانی دارد.
این فصل نشاندهنده نگاه دقیق و علمی شاپور به اصول ترکیب داروها و تعامل آنها با یکدیگر است. او با ارائه این رویکردها، به اهمیت بهینهسازی اثر داروها و انطباق آنها با شرایط بیمار پرداخته است.
فصل چهارم
فصل چهارم کتاب قرابادین کبیر به موضوع بسیار مهمی میپردازد: مقادیر داروهای سادهای که در یک داروی مرکب استفاده میشوند. در این فصل، شاپور ابن سهل هفت قانون اساسی را مطرح کرده است که مبنای درک نسبت مقادیر داروهای ساده در یک ترکیب دارویی هستند:
- قانون اول: هر دارویی که قدرت آن قوی است، باید به مقدار کم به ترکیب اضافه شود. هر دارویی که قدرت آن ضعیف است، باید به مقدار زیاد اضافه شود تا این مقدار بیشتر، کمبود اثربخشی آن را جبران کند.
- قانون دوم: دارویی که فواید زیادی دارد یا فواید محدودی دارد اما بسیار عالی است، باید به مقدار زیاد به ترکیب افزوده شود. دارویی که فقط یک یا دو مزیت نهچندان مهم دارد یا چندین مزیت دارد که برجسته نیستند، باید به مقدار کم اضافه شود. برای مثال، داروهایی مانند رزین فرفیون (شیره فرفیون سمی) یا تریاک با وجود قدرت بالای خود، به مقدار کم استفاده میشوند، اما داروهایی مانند غاریقون که فواید متعددی دارند، به میزان بیشتری اضافه میشوند، حتی اگر قدرت آنها متوسط باشد.
- قانون سوم: مقدار دارو باید به محل عضوی که قرار است درمان شود، بستگی داشته باشد. اگر دارو برای درمان عضوی دورافتاده در نظر گرفته شده باشد، باید مقدار زیادی از آن استفاده شود، زیرا اثر دارو در طول مسیر به مقصد کاهش مییابد. اما اگر برای درمان اندام نزدیک باشد، مقدار کمتری کفایت میکند.
- قانون چهارم: اگر فایده دارو چشمگیر و عالی باشد، باید مقدار زیادی از آن به ترکیب اضافه شود. اما اگر فایده آن نه چندان برجسته باشد، مقدار کمی کافی است.
- قانون پنجم: اگر خاصیتی که دارو به ترکیب اضافه میکند، قبلاً در یکی دیگر از اجزای ترکیب موجود باشد، مقدار کمی از آن کافی است. اما اگر خاصیت دارو منحصر به فرد باشد و در هیچ یک از مواد دیگر ترکیب یافت نشود، مقدار بیشتری از آن باید افزوده شود.
- قانون ششم (قانون کاهش): اگر دارویی دارای خاصیت مفیدی است اما ممکن است با ویژگی مضر دیگری همراه باشد، چه در داخل بدن و چه در طول فرآیند تهیه ترکیب، باید مقدار کمی از آن استفاده شود.
- قانون هفتم (قانون افزایش): اگر دارویی در کنار داروهای دیگری قرار گیرد که ممکن است قدرت آن را خنثی یا تضعیف کنند، باید مقدار زیادی از آن به ترکیب اضافه شود.
این چهار فصل اول کتاب قرابادین کبیر بود که اکنون بازنویسی شده و به فارسی ارائه کردم. در اپیزود بعدی، به بررسی جنبههای دیگر این کتاب بینظیر خواهیم پرداخت.
مثل همیشه، اگر از محتوای این پادکست لذت بردید، لطفاً پادکست دارو را به دیگران معرفی کنید. این پادکست با جستجوی عبارت “پادکست دارو” در پلتفرمهایی مانند گوگل پادکست، کستباکس، اپل پادکست و همچنین شنوتو قابل دنبال کردن است.
اگر پیشنهاد یا انتقادی دارید، میتوانید از طریق ایمیل درجشده در توضیحات این قسمت با من در ارتباط باشید.
بدون دیدگاه